(4199) چه فکر می کردیم چه شد... (29 آذر 1400)
🔹فکر می کردیم بازی مهمی نباشد، فکر می کردیم بازی با تیم دسته دومی زیاد سخت نباشد، حداقل نه بازی پرگل لااقل با اختلاف یکی دو گل که می شد تیم ارومیه ای را شکست داد..
🔹استقلال حتی با تیم ذخیره هایش هم باید حریفش را در همان ۹۰ دقیقه شکست می داد.
🔹عقب افتادن از حریف آن هم تا دقیقه ۸۸ مثل یک زجر بود، مثل یک ایست قلبی، مثل یک جریان مرگ و هوادار در تمام ۸۸ دقیقه بازی تا گل تساوی سکته کرد، بدنش لرزید، فشارش افتاد و حتی بیهوش شد، حتی وقت اضافه و ضربات پنالتی حالش را خوب نکرد و حتی با پنالتی آخر و گل رضاوند هم حالش بهتر نشد.
🔹آقای مجیدی استقلال برد اما هوادارش را سکته داد.
🔹می دانیم که همیشه استقلال اینگونه نیست اما حتی یکبارش هم حال هوادار را بد کرد، حتی برای دفعه اول و آخر هوادارانش را دق داد.
🔹زیباترین جمله کنفرانس پایانی شهامت عذرخواهی شما بود آقای مجیدی و ما با جان و دل می پذیریم.