(4045) چقدر این صحنه تکراریست (23 شهریور 1400)
🔹باز شکست و باز حذف شدن در این مرحله ای که همیشه امیدوار به صعود هستیم اما اتفاق دیگری می افتد. باز غصه... باز اشک... باز آه... باز سر دردهای همیشگی... باز نخوابیدن های تا صبح... و این لحظات و صحنه ها تکراریست...
🔹هر چقدر در این لحظات دنبال مقصر گشتیم خودمان را گول زده ایم، خواستیم خودمان را آرام کنیم اما آرامش ما تنها در پیدا کردن مقصر یا مقصران نیست... همیشه در این لحظات، در این شکست ها مقصر کاملا قابل رؤیت است، اصلا کاملا مشخص است اما چه سود که هیچ ترتیبی اتخاذ نمی شود.
🔹چه سود که هیچ بازخواستی، هیچ تنبیهی، هیچ مجازاتی برایش گرفته نمی شود، وقتی اینگونه شکست ها برای بسیاری هرگز اهمیت ندارد پس مقصر هم همچون مجرم مثل آب خوردن آزاد است و این تنها هوادار است که سهمش غصه می شود و اشک و آه، سهمش می شود حرص خوردن های همیشگی و ساختن این صحنه هایی که مدتهاست تکراریست و قرار نیست تغییر کند.