📝 انگار این تعلل و خونسردی بیش از اندازه مدیران باشگاه استقلال تمامی ندارد، هنوز نه خبری از انتخاب سرمربی است و نه جذب بازیکن ستاره، ای کاش سیدورف به جای اینکه هواداران استقلال را به صبر کردن دعوت کند می دانست که این هواداران بیش از یک نیم فصل است که از انتخاب های غلط مدیران و تغییرات فراوان و بی فایده در رنج هستند و واقعا قرار است چقدر دیگر صبر کنند و در بی خبری سرسام آور تیم استقلال سپری کنند؟ قرار نیست فصل آینده ادامه ناکامی های این فصل باشد، پس مدیران باشگاه اگر این پست و مقام و میز و صندلی شان را دوست دارند باید تمام اتفاقات و تصمیمات تلخ و اشتباه فصل گذشته را درس عبرتی برای خود قرار دهند، اتفاقی که فعلا پس از گذشت یک هفته از پایان جام حذفی هنوز نتوانسته خوشایند هواداران استقلال واقع شود.
18 خرداد 1404
این تجمع حتی اگر هیچ بازخورد و نتیجه ای هم در آینده نداشته باشد که صد البته این چنین هم نیست حداقل ثابت می کند که هوادار استقلال تیمش را تنها نمی گذارد، نشان می دهد هوادار بر اوضاع تیمش آگاه است، هوادار شرایط تیمش را با گوشت و پوست خود درک می کند برای همین تا جایی که می تواند مدارا می کند تا شاید اتفاق خوشایندی بیفتد.
فرصت می دهد تا شاید تصمیم گیران به خودشان بیایند، اما وقتی اوضاع را وخیم می بینند دیگر سکوت نمی کنند چون سکوت در شرایط وخیم خود نشانه کم کاری و حتی خیانت به استقلال است.
هوادار استقلال آمد، جلوی باشگاه اعتراضش را کرد، حقانیت تیمش را فریاد زد، بدون اینکه بخواهد به کسی آزار برساند، حال نتیجه اش هر چه می خواهد باشد ثابت کرد که هوادار استقلال چشم و گوش بسته نیست، هوادار استقلال بی توجه و بی غیرت نیست، و با اعتراض حضوری اش می خواهد تیمش را از تاریکی بوجود آمده نجات دهد و این زیباترین دلبستگی و عاشقی بین استقلال و هوادار است که به همگان نمایان شد.
17 خرداد 1404
وقتی کاری کنید تا هواداران به جای اینکه از شما تمجید کنند کاسه لبرشان روز به روز لبریز شود باید هم منتظر چنین تجمعی باشید، البته این تجمع هم آنچنان باید و شاید انجام نشد و می شد با جمعیت بیشتر و حتی پر سرو صداتر هم برگزار شود، اما حضور همین تعداد هم جای تمجید و تشویق دارد، دیگر سکوت جایز نیست، قرار نیست فصل آینده باز تکرار فصل گذشته باشد، قرار نیست باز حسرت ایستادن در صدر را در تمام فصل در دل مان بگذاریم، قرار نیست باز مغلوب همیشگی دربی ها باشیم، قرار نیست تعداد مربیانی که روی نیمکت می بینیم به اندازه هر 8 بازی یک سرمربی باشد.
فصل گذشته هر چه بود تمام شد، با تمام تصمیمات اشتباه، با تمام آدم های اشتباهی، اگر قرار باشد این فصل هم همان آدم های اشتباهی و تصمیم های غلط ادامه داشته باشند پس قرار نیست اتفاق تازه ای بیفتد، و این را هواداران نمی خواهند، این تجمع نشان دهنده تمام شدن عمر این مدیریت است، این مدیریت اگر قرار بر اصلاح شدن داشت در اواخر فصل اصلاح می شد، اگر قرار بر درست کردن و ساختن داشت در طول این یک هفته و 10 روز پس از پایان فینال جام حذفی ساختن را شروع می کرد، نه اینکه نماینده هلدینگ در این آشفته بازار تشریف ببرند به حج و مدیرعامل بی عرضه ای که از خودش هیچ تصمیمی نمی تواند بگیرد را تنها و رها کند.
نه عمر این مدیریت با نماینده هلدینگ که به جای ساختن و آباد کردن و حل مشکلات تکرار نشدنی فصل گذشته برای این فصل بیش از دو هفته را به عربستان و حج تشریف ببرند و مدیریت و هیات مدیره ای که برای وقت خریدن تا بازگشت نماینده هلدینگ هی وعده امروز و فردا می کنند تا زمان سپری شود دیگر تکراری و قدیمی شده است.
عمر این مدیریت حتی به شروع فصل آینده هم نخواهد رسید، از شایعات دور و بر بر تصمیمات اشتباه و انتخاب های اشتباه تر خبر می دهد پس مطمئن هستیم که عمر این مدیریت (صد البته با این تجمع ها و اعتراض های بحق حضوری هواداران روبروی باشگاه و سپس ساختمان هلدینگ) به شروع فصل آینده نخواهد رسید، پس باید منتظر تغییرات در بالا دستی ها هم باشیم.
17 خرداد 1404
یکی از تکراری ترین و مزخرف ترین عملکرد مدیریتی در هر زمان در باشگاه استقلال تعلل و خونسردی و بی تفاوتی و از طرفی دیگر وعده های دروغین است که همان طور که بارها و بارها گفته ایم و نوشته ایم تنها از مدیری به مدیر دیگر در حال انتقال است.
نه کریمی توانست این اوضاع را درست کند و ادامه داد، نه خطیر علاقه ای به عدم تکرار این عملکرد را داشت، نه سمیعی و نه حالا نظری جویباری و حتی قبل تر از دوره همه این مدیرانی که نامبرده شد.
شاید در طول یک دهه گذشته تنها در فصلی که آجرلو مدیریت باشگاه را برعهده داشت و مجیدی سرمربی بود یک آرامش نسبی و کاملا محسوس دیده و احساس شد. در بقیه فصل ها و دوره ها باشگاه استقلال هر چه آسیب و ناکامی دیده از بی کفایتی و بی درایتی و ناکاربلدی مدیرانش بوده است.
مدیری که هیچ علاقه ای بر انجام کار درست ندارد و از طرفی دیگر بر کار و راه اشتباه و غلط خود مبنی بر درستی کارش هم صحه می گذارد.
این فصل هم مثل تمام فصل های گذشته استقلال با مدیرانش به جایی نخواهد رسید، وقتی هنوز در انتخاب سرمربی خارجی بزرگ به نتیجه نرسیده اند و از امروز به فردا تبدیل شده اند از این هفته به هفته بعد، وقتی هنوز تمدیدی ها و جذب بازیکن ستاره را منوط به انتخاب سرمربی می دانند، تنها و تنها یک معنی بیشتر نمی تواند داشته باشد جز این چند جمله: ما کار خودمان را بلد نیستیم، بگذارید وقت و زمان و فرصت کار خودش را بکند و همین طور از دست برود و در نهایت جمله تنفر برانگیز این مدیریت اینکه ما ۳۰ سال است در فوتبال و استقلال هستیم و کارمان را بلدیم و با فضای مجازی جو زده نمی شویم. واویلا...
17 خرداد 1404
از اسم و شخصیت و پست کلارنس سیدورف هم حضوری رونمایی شد، بهانه تازه مدیران باشگاه هم جور شد، وقتی قرار است یک پیشکسوت فوتبال هلند یک شبه یا چند شبه مشاور ورزشی یا بهتر بگوییم مدیر ورزشی باشگاه استقلال شود و در مورد انتخاب سرمربی خارجی فصل آینده و بازیکنان جدید در فصل نقل و انتقالات خود مستقیم نظر بدهد.
در اینکه کلارنس سیدورف در زمان بازیکنی بازیکن موفق و محبوبی بوده است شکی نیست، اینکه در مقام کارشناس فوتبال هم توانسته در کشورهای مختلف خوب عمل کند باز هم شکی نیست، اما انتخاب هم در کوتاه مدت به عنوان مشاور یا مدیر ورزشی و دادن اختیار تام به او که هرگز نه فوتبال ایران را می شناسد و نه با سبک و جو تیم استقلال آشناست کمی از زرنگی مدیران و مسئولان باشگاه نشأت می گیرد.
اینکه هر زمان استقلال به بردی رسید و به قهرمانی دست یافت، مدیران باشگاه از روی سکوها به کنار زمین می آیند و در شادی برد یا جشن قهرمانی با بازیکنان مشارکت می کنند اما در زمان شکست قبل از پایان بازی برای فرار از پاسخ به سؤالات و نگاه ها و شعارهای هواداران ورزشگاه را ترک می کنند و می روند خب واضح و مبرهن است که چه داستانی می خواهند سر آقای سیدورف بیاورند.
از طرفی دیگر نمی دانیم مبلغ قرارداد سیدورف چه مقدار است که ایشان پذیرفته است به عنوان مدیرورزشی در تیمی فعالیت کند که هیچ شناختی نه اولیه و نه کامل از آن ندارد، آن هم تیمی از ایران و آن هم استقلال.
ولی خب مشخص است که می خواهند برای این فصل ناکامی تازه شان که البته بهتر است بگوییم ناکامی های ادامه دار فصل گذشته شان را با شروع این فصل به گردن کلارنس سیدورف بیندازند، چون او مربی خارجی را انتخاب کرده است، چون او فصل نقل و انتقالات استقلال را برعهده گرفته و تصمیم گیرنده آنها بوده است و الی آخر.
والا اگر انتخاب سرمربی خارجی اینقدر سخت بود هرگز به سیدورف نمی رسید، اگر جذب بازیکنان چند صد میلیاردی اینقدر سخت بود هرگز سیدورف انتخاب نمی شد، آقایان برای اینکه این فصل خیالشان لااقل از بابت شعارها و اعتراض های هواداران راحت باشد حتی کمی، دست به انتخاب مدیر ورزشی آن هم از نوع خارجی اش زدند.
پس باید این فصل منتظر مصاحبه های مدیران در برابر مسئولیت ها و انتخاب های سیدورف باشیم، اگر اوضاع بر وفق مراد پیش رفت که مدیران هم کنار سیدورف حاضر می شوند و این موفقیت را از آن خود می دانند اما وای به حال روزی که اوضاع تیره و تاریک باشد آنگاه دیگر هرگز نمی توان تاجرنیا و نظری جویباری و... را دید، همه چیز بر سر کلارنس سیدورف بی تجربه به فوتبال ایران انداخته خواهد شد.
15 خرداد 1404
مدیری که صراحتا مصاحبه می کند و می گوید که با جریان فضای مجازی همراه نشده تا تمرکز بازیکنان تیمش از بین نرود و حاضر نیست به بازیکنی که 20 میلیارد تومان قیمت دارد بیش از 100 میلیارد بدهد و تصمیم دارد تیمی در خور شأن باشگاه استقلال برای فصل آینده ببندد باید هم بیشتر از پیش نگران بود.
انگار آقای مدیرعامل نمی داند که برای بستن یک تیم قدرتمند و درجه یک نیاز به خرج کردن پول است حتی اگر پول ها چند صد میلیاردی باشد، ای کاش جناب مدیرعامل می دانست که باشگاه اگر بخاطر چند بازیکن ستاره اش چند میلیارد بدهی داشته باشد بسیار بهتر از آن است که برای دو مربی درجه سه آفریقایی و صربستانی چند صد هزار دلار بدهکار باشد و بخاطر عدم پرداخت بدهی ها تا لحظه آخر تهدید به بسته شدن پنجره نقل و انتقالات و بسیاری خطرهای دیگر شود.
نه اتفاقا خوب هم می دانیم که آقای مدیرعامل همه این جملات و حرفها و خطرها را به خوبی می داند اما پافشاری به تفکری دارد که در واقعیت حتی خودش هم آنها را قبول ندارد اما امان از این میز و صندلی مدیریت که بسیاری را شیفته خود می کنند بدون اینکه توانایی کار کردن در آن پست و صندلی را داشته باشند.
استقلال هنوز سرمربی خارجی خود را نشناخته است، هنوز فصل نقل و انتقالات خود را استارت نزده است و هنوز هوادارانش را هر روز در بلاتکلیفی خبری خوش در انتظار نگه داشته است.
مدیران باشگاه تنها کاری که خوب توانسته اند تاکنون انجام دهند بازی کردن با روح و روان هواداران تیمشان بوده است.
شما خودتان دیگر بخوانید مخلص کلام را برای مدیرعاملی که تنها و تنها در بردها و قهرمانی از روی سکوها پایین می آید و کنار زمین با بازیکنان تیمش جشن می گیرد اما در زمان شکست و نتایج بد قبل از پایان بازی عطای حضور در جایگاه ویژه و پاسخگویی به رسانه ها را به لقایشان می بخشد و پای به فرار می گذارد چه خواهد بود؟!
13 خرداد 1404
بالاخره جناب آقای سیدورف هم به ایران آمدند و جلسه معارفه ایشان که اصلا معلوم نبود چرا اینگونه با حضور اصحاب رسانه و خبرنگاران برگزار شد و تنها مدیرعامل صحبت کرد و چند جمله ای هم از خود جناب سیدورف شنیده شد دیگر نه جایی برای پرسش خبرنگاران بود و نه پاسخ مدیریت و سیدورف.
اشکالی که واقعا به این جلسه معارفه وارد است این است که اگر قرار بر این چنین جلسه ای کوتاه و بدون پرسش و پاسخ بود، خب می شد با حضور تنها دوربین باشگاه و پخش زنده صفحه اینستاگرام باشگاه این جلسه معارفه برگزار شود.
اما اینکه چرا در هنگام خروج مدیریت و سیدورف، جناب مدیرعامل تصمیم گرفت در راهروی سالن معارفه با خبرنگاران ایستاده مصاحبه کند و پاسخگوی سؤالات آنان باشد و چرا این تصمیم را نگرفت که در جلسه معارفه و پس از امضای قرارداد با مشاور خارجی شان این اجازه را به خبرنگاران می داد تا سؤالات خود را از ایشان و از جناب سیدورف می پرسیدند، واقعا چه اشکالی داشت؟
پی نوشت؛ البته به احتمال بسیار زیاد شاید آقای نظری جویباری از سؤالات چالشی و حاشیه ای برخی خبرنگاران می ترسید که در ابتدای کار و جلسه معارفه به جناب سیدورف بربخورد و نگاهش نسبت به باشگاه استقلال تغییر کند، شاید البته این باشد.
12 خرداد 1404