فرار کردن از مهلکه کار همیشگی مدیران استقلال بوده است و تنها به سمیعی یا شهریاری برنمی گردد، تا زمانی که ما یادمان می آید در لحظات شکست و تلخی های پس از آن همیشه مدیران باشگاه زودتر از پایان بازی از استادیوم خارج می شدند از پایان بازی از استادیوم خارج می شدند تا با خبرنگاران و هواداران رودررو نشوند، تا شهامت عذرخواهی تا پذیرفتن شکست تا قبول و تعهد ساختن تیم و عدم تکرار چنین لحظاتی را به زبان جاری نکنند، هیچ گاه به یاد نداریم هیچ گاه به یاد نداریم که مدیری این شهامت را داشته باشد که پس از یک شکست سخت و سنگین مقابل خبرنگاران و هواداران از نتیجه عذرخواهی کند و قول عدم تکرار چنین نتایجی را بدهد. مدیرانی که همیشه در لحظات شادی و برد خود را رودرروی خبرنگاران و هواداران قرار می دهند هیچ گاه مدیران مسئولیت پذیر نخواهند بود.

29 مهر 1403

شکست سنگینی که استقلال مقابل ذوب آهن تجربه کرد، حتی برای رقیبان آبی ها هم قابل پیش بینی نبود.
سومین شکست فصل آبی پوشان پایتخت به بدترین شکل ممکن بود تا آبی پوشان بیشتر متوجه عمق مشکلات و کمبودها و خلأ ها باشند، آبی پوشان با این شکست باید به خود بیایند شاید از خواب بیدار و رفتن خود را به تعویق بیندازند. استقلالی که به جز چند موقعیت نصفه و نیمه در نیمه اول از نظر فنی در زمین حرفی برای گفتن نداشت اما اشتباهات پشت سر هم در دفاع و بی تجربگی دروازه بان تیم از یک طرف و عدم حمایت و پشتیبانی مدیریت و مالک باشگاه از تیم باعث شکل گرفتن این شکست سخت و سنگین شد.
نمی خواهیم قابلیت های تیم ذوب آهن را در شکل گرفتن این برد پرگل و شیرین زیرسؤال ببریم، یک تیم باید در چنین موقعیت هایی از ضعف و بحران حریف مقابل خود نهایت استفاده را ببرد و ذوب آهن هم سربلند بیرون آمد. این نه اولین شکست بد و تلخ و سنگین آبی پوشان بود و نه قرار است آخرین آن باشد اما استقلالی ها برای اینکه بتوانند از این بحران به وجود آمده توسط خودشان رهایی پیدا کنند، باید کمی با یکدیگر همدل و همقسم شوند.
تا زمانی که مدیریت و مالک در یک طرف ترازو و کادرفنی و بازیکنان در طرف دیگر آن قرار بگیرند، اوضاع استقلال با هیچ عامل خارجی بهتر و آرام تر نخواهد شد.

28 مهر 1403

نمی خواهیم احساساتی شوید چون می دانیم احساساتی ندارید، ما هم نمی خواهیم احساساتی شویم چون احساسمان را امثال شماها خشکانده اید، اما این نسل جدید هنوز احساس دارند، این نسل جدید با هر گلی که تیم محبوبش به ثمر می رساند تا اوج آسمان به پرواز در می آید و به ازای هر گلی که دریافت می کند مثل ابر بهار اشک می ریزد و گریه می کند.
حال ببینید شب گذشته به ازای هر گلی که تیمش دریافت کرد چقدر اشک ریخت، به ازای هر سه شکستی که از هفت بازی گذشته متحمل شده چه خون دلی خورده است.
کاش این را درک می کردید هر چند صاحب درک نیستید و از احساس و درک بی نصیب هستید متاسفانه اما ما هنوز زنده ایم اگر ما را به مرور به کشتن ندهید.

28 مهر 1403

شاید باور نکنی اما چنین شکستی هرگز در باورم نبود حتی در بدترین روزهای تیم محبوبم، این شکست هرگز اتفاق نمی افتاد حتی در روزهای بد گاهی یک شکست سبک، یک شکست در لحظات پایانی اتفاق می افتاد اما اینچنین در هم شکستن کار استقلال نبود، ببین چه اتفاقی افتاد که تیمی که فصل گذشته تنها یک بار شکست خورده بود و سه فصل پیش بدون شکست به یک قهرمانی دراماتیک و خاطره انگیز رسید در طی هفت بازی سه بار در لیگ شکست خورده و از دو بازی آسیایی یک شکست داشته است؟!
شاید باز بگویی که این روزها هم خواهند گذشت، این روزها هم مثل خیلی از روزهای بد و تلخ تمام خواهند شد، اما باور این را داری که هیچ یک از این روزهای تلخ از یاد نخواهند رفت، هیچ کدام از این شکست های تلخ فراموش شدنی نیستند تا زمانی که یک خاطره شیرین طولانی اتفاق بیفتد.
پس هوادار را به زور به روزهای نادیده آینده امیدوار نکنید.

28 مهر 1403

سنگین ترین شکست چند فصل اخیر را متحمل شدیم آن هم به شدیدترین حالت... باور این شکست آن هم در این برهه زمانی برایمان دشوار است، غیر ممکن است، استقلال هر چقدر هم بدون نیمکت باشد، حتی اگر بدون سرمربی هم باشد تاکنون با این نتیجه سخت و سنگین یک بازی را از دست نداده بود که اینبار به لطف آقایان مدیر و مالک و سپس سرمربی موقت حاصل شد.
آری برای سهراب بختیاری زاده احترام بسیاری قائل هستیم اما باز هم معتقد هستیم که برای نشستن روی نیمکت استقلال آن هم به عنوان نفر اول بسیار زود بود، برای نشستن روی نیمکت استقلال آن هم به عنوان سرمربی اول باید تجربه داشت، باید کارنامه موفق داشت و سپس باید محبوبیت داشت در غیر اینصورت هرگز نزدیک شدن به این نیمکت را به هیچ یک از پیشکسوتان آبی توصیه نمی کنیم.
سهراب بختیاری زاده ریسک بزرگی کرد و در این ریسک شکست هم خورد، او شاید بتواند یک دستیار خوب باشد، دستیار یک مربی بزرگ که بتواند از دانش او استفاده کرد، اما سپس باید در جاهایی نفر اول بود، آنقدر موفق شد تا به عنوان نفر اول روی نیمکت استقلال خواهان تو باشند اما با رابطه و آشنایی نشستن روی نیمکت بزرگ استقلال چاره ای جز شکست نخواهد داشت.
نشستن حتی برای دو بازی روی نیمکت بزرگ استقلال برای بختیاری زاده افتخاری بزرگ محسوب شد، حتی اگر با شکست همراه بوده باشد اما این را هرگز نباید فراموش کند که بختیاری زاده بیشتر از اینکه باید محبوب دل برخی مدیران باشد باید محبوب دل هواداران تیم باشد آنگاه جایگاه قلبی اش از جایگاه و موقعیت مکانی اش بیشتر ارزشمند خواهد بود.
شکست تلخ است همیشه هم تلخ است اما اتفاق تلخ دیگر دیشب پس از پایان بازی اتفاق افتاد آنجا که سهراب بختیاری زاده آنطور که هواداران فکرش را می کردند نبود.

28 مهر 1403

انتخاب یک سرمربی خارجی اینقدر نیاز به فرصت و تعلل دارد که پس از گذشت یک تعطیلی دو هفته‌ای فیفادی هنوز به سرانجام نرسیده است؟
آری قرار نیست استقلالی‌ها به هر قیمتی که شده نیمکت تیم شان را به هر شخصی که صرفا خارجی و زبانش با زبان ما متفاوت است اعتماد کند و بسپارد اما... .
بله ما می‌دانیم که برای انتخاب یک سرمربی خارجی برای نیمکت استقلال باید وسواس به خرج داد و هزینه کرد و سبک فوتبالش با فوتبال استقلال بخواند اما مطمئنا اگر مدیران و مالک باشگاه استقلال می‌خواستند در کمتر از یک هفته برای نیمکت تیمشان سرمربی انتخاب می‌کردند!
آنچه از قرائن پیداست مرغ مدیران باشگاه استقلال یک پا دارد و تنها دنبال گزینه ای می‌گردند که خود مبلغ آن را تعیین کرده اند و تصمیم دارند با این مبلغ هم سرمربی خارجی رضایت دهد و بهترین نتیجه را هم بگیرد.
انگار مدیران استقلال فراموش کرده اند که هدف از انتخاب سرمربی خارجی صرفا پر کردن نیمکت و بسته نگه داشتن صدای هوادار نیست و این بار کج به مقصد نخواهد رسید و عطای سرمربی خارجی ناکارآمد با پراخت غرامت و... به لقایش بخشیده می‌شود.
اگر مدیران باشگاه استقلال به واقع تصمیم جدی برای سپردن نیمکت خود به یک گزینه خارجی را دارند باید کمی هزینه توافقی و مدنظر خود را بالا برده و دنبال گزینه ای باشند که کارنامه و بار فنی قابل قبول و مثبتی داشته باشد. والا اینطور تعلل و از دست دادن فرصت یک نتیجه بیشتر ندارد واینکه استقلال از درون خود در حال شکست و ضربه خوردن است و نیازی به عوامل بیرونی ندارد.

27 مهر 1403

هوادار استقلال هم خسته شد، به قول دوستی که می گفت مسئولان استقلال توی این مدت دور دنیا را در دو هفته اخیر طی کرده اند و از اروپا و آمریکا به آفریقا رسیدند و باز به آسیا برگشته اند تا یک سرمربی آن هم از نوع خارجی اش برای نیمکت تیم شان پیدا کنند آن هم با قیمتی که خود مدیران باشگاه با آن توافق دارند و شرایطی که خود قبول دارند و هنوز به سمع و نظر سرمربیان خارجی نرسیده است.
اسم ها و گزینه های بسیاری همین طور هر روز پشت سر هم قطار می شوند، گزینه هایی از ایتالیا، اسپانیا، آمریکای جنوبی و آفریقا و حال دوباره آسیا برای اینکه یک نفر پیدا شود و روی این نیمکت بنشیند اما به واقع به چه قیمتی؟!
آری هوادار استقلال مربی داخلی نمی خواهد، هوادار استقلال مربی خارجی می خواهد اما از نوع درست و درمانش، آن هم از نوع آدم حسابی اش، نه هر کسی که آقایان دوست دارند و با قیمت مدنظر خودشان به توافق برسد، نه کارنامه ای دارد و نه آوازه ای و صرفا چون خارجی است و زبانش با زبان ما متفاوت است دلیل نمی شود که حتما روی نیمکت تیم استقلال بنشیند و حتما هم نتیجه بگیرد آن هم بهتر از سرمربی قبلی.
نه هوادار استقلال به هر سرمربی خارجی رضایت نمی دهد، شما هم همین طور زمان را بیشتر از دست بدهید تا هم لیگ شروع شود و هم لیگ آسیا و استقلال همچنان با مربی موقت خود پیش برود تا اینکه به انتخاب شما یک نفر ناحسابی مشخص و معرفی شود و روی این نیمکت بنشیند اما آیا تضمینی می دهید که این مربی خارجی مدنظر شما می تواند در این فصل موفق باشد؟ آیا تضمین این را می دهید که این مربی خارجی می تواند استقلال را جزو دو سه تیم بالای جدول نگه دارد؟ آیا تضمین این را می دهید که استقلال بتواند در لیگ نخبگان آسیای این فصل از گروه خود صعود و به مراحل بالاتر صعود کند؟
آری هوادار استقلال هنوز هم مربی خارجی می خواهد و از خواسته خود کوتاه نمی آید آن هم از نوع بهترینش، حال چه با قیمت یک میلیون دلار مدنظر شماها یا با قیمت بالاتر. و هر سرمربی خارجی ترکیه ای یا آفریقایی یا آمریکایی بدون رزومه و کارنامه موفق را هم نمی پذیرد.
قرار نیست به هر قیمتی یک مربی خارجی ناشناخته و ناکاربلد را روی نیمکت استقلال بنشانیم و با او قرارداد میلیون دلاری ببندیم و یا به پایان فصل نرسیده با نتایج ضعیف خود عذرش را خواسته و بابت اخراجش غرامت سنگینی بدهید و خود بازنده این میدان باشیم.

26 مهر 1403

نه تنها هواداران آبی بلکه اهالی فوتبال هم از این همه تعلل و طولانی شدن انتخاب سرمربی برای تیم استقلال خسته و ناامید و دلسرد شده اند.
پس از استعفا یا کنار رفتن جواد نکونام باشگاه استقلال خیلی سریع سهراب بختیاری زاده را به عنوان مربی موقت بالای سر تیم استقلال قرار دادند و وعده جذب یک مربی خارجی بزرگ را دادند، وعده ای که حال پس از گذشت بیش از دو هفته هنوز عملی نشده است و تعطیلات فیفادی تا یک روز دیگر به پایان خود خواهد رسید و استقلال هنوز سرمربی رسمی ندارد.
به میان آمدن اسم های فراوان در فضای مجازی شاید از همان ابتدا مثل یک طبل توخالی می ماند، چون در یک نگاه واضح بود که نه مدیران باشگاه و نه هلدینگ به عنوان مالک آن تمایلی به جذب چنین گزینه هایی ندارند، گزینه هایی که برخی به نوعی شناخته شده بودند و اسم و رسم دار و برخی دیگر ناشناخته اما هیچ کدام به نتیجه نرسیدند تا تیم استقلال همچنان بدون سرمربی باقی بماند.
این تعلل و از دست دادن فرصت در صورتی مورد تایید و رضایت هواداران آبی و حتی اهالی فوتبال قرار می گیرد که باشگاه استقلال برای انتخاب یک سرمربی خارجی بزرگ و باکارنامه در حال رایزنی باشد، یعنی آنقدر این مذاکره ها طولانی شود تا واقعا بالاخره پس از سالها انتظار یک مربی خارجی با شخصیت و کارنامه دار و موفق روی نیمکت تیم استقلال بنشیند، نه اینکه بازی کردن با اسم ها و گزینه ها در فضای مجازی تنها در حرف محقق شود و در واقعیت هیچ تلاش درست و حسابی برای به نتیجه رساندن نیمکت آبی پوشان وجود نداشته باشد.
آری استقلال به هر حال سرمربی دار می شود اما واقعا چه کسی قرار است از هفته نهم یا دهم روی نیمکت آبی پوشان پایتخت بنشیند و آیا واقعا می تواند در اولین فصل حضورش نتایج موفق و جایگاهی در خور شأن استقلال بدست آورد یا اینکه صرفا جذب مربی خارجی تنها برای این فصل است و نتایج طوری رقم خواهند خورد که پایان فصل با پایان حضور این سرمربی همراه خواهد شد.
سؤالاتی هستند که در طول این دو هفته گذشته بارها و بارها در ذهن هواداران آبی در حال مشغولیت هستند و واقعا پاسخ قاطع و دلگرم کننده ای برای آن پیدا نکرده اند.
استقلال و تغییر سرمربی در هر فصل به یک معضل بزرگ برای این تیم تبدیل شده است که چه زمانی قرار است برطرف شود و تبدیل به نقطه قوت شود هرگز معلوم نیست.

25 مهر 1403

📝واقعا برای باشگاه استقلال و هلدینگ خلیج فارس و مدیرانش خجالت آور است که نتوانسته اند در طی 10 روز گذشته جانشین مشخصی برای جواد نکونام برای نیمکت استقلال بیابند و از سویی دیگر هنوز قرارداد جواد نکونام به عنوان مربی مستعفی فسخ نشده است و انگار نه انگار که استقلال قرار است تا چند روز دیگر در لیگ و سپس آسیا با حریفان سرسختی رقابت کند. هنوز سرمربی موقت را با وعده آوردن یک مربی خارجی بزرگ سر کار گذاشته اند و پس از گذشت ۱۰ روز با هیچ مربی خارجی ای به توافق نرسیده اند چطور هواداران می توانند امیدوار باشند که تیم محبوبشان یک فصل خوب و بدون دردسر داشته باشد؟ چطور هواداران می توانند امیدوار باشند که مسئولان باشگاه واقعا راه درستی را پیش گرفته اند؟

25 مهر 1403

📝این همه تعلل و وقت تلف کردن تنها و تنها از عهده مدیران باشگاه و هلدینگ برمی آید، یک هفته از تعطیلات فیفادی تمام شد و هنوز در انتخاب سرمربی خارجی به جمع بندی و توافق نرسیدند، اصلا هنوز قرارداد جواد نکونام به عنوان سرمربی قبلی فسخ نشده است، اصلا هنوز معلوم نیست که خواسته مدیران چیست؟ آیا سرمربی خارجی مدنظرشان است؟ آیا باز به سراغ سرمربی ایرانی می روند؟ آیا سهراب بختیاری زاده را باز نگه می دارند؟ تعطیلات دو هفته ای همین طور به انتهای خود می رسد و این تیم باید بازی های لیگ خود را ادامه دهد و تا کمتر از دو هفته دیگر باید برابر النصر عربستان صف آرایی کند اما هنوز نفر اول نیمکت خود را نشناخته است.
نه این تعلل و این فرصت سوزی ها هرگز برای هواداران آبی بخشودنی نیست و اگر واقعا یک دلیل قانع کننده و واقعی برای این سکوت و گذران سریع وقت خود دارند باید بدون پرده آن را مطرح کنند و اگر واقعا دلیل فنی دارد پس نشان می دهد که هنوز نه هلدینگ و نه مدیران استقلال نتوانسته اند نه تیم خود را بشناسند...

22 مهر 1403

📝این هم یک فرصت خوب برای استقلال است که در این دو هفته دوباره بتواند خودش را پیدا کند و نفس تازه ای بگیرد و برای آبان فشرده و سنگین خودش را آماده کند، حال تنها می توانیم ببینیم که مدیران باشگاه و در رأس آنها هلدینگ آیا دلسوزی لازم را انجام می دهند تا آبی پوشان بتوانند با یک نیمکت قوی و پر قدرت و با برنامه ناکامی ابتدای فصل را جبران کرده و برای نتیجه گیری در ادامه فصل دیگر بهانه ای نداشته باشند.

17 مهر 1403

هر چند نه هواداران آبی و نه ظاهرا مدیران باشگاه و هلدینگ تصمیم و علاقه ای به استفاده از گزینه ایرانی برای ادامه فصل روی نیمکت آبی پوشان ندارند.
پس نام بردن از گزینه های ایرانی که البته حتی به انگشتان یک دست هم نمی رسند حرف گزافه ای است که دوست نداریم اصلا به آن بپردازیم، چون به واقع در موقعیت کنونی هیچ گزینه ایرانی چه پیشکسوت آبی باشد و چه هر مربی ایرانی دیگری توانایی و لیاقت نشستن روی نیمکت بزرگ استقلال را ندارند.
هر چند در فصل های مختلف اسم فرهاد مجیدی به عنوان یک جانشین ثابت از گوی بیرون آمده است و هر بار جانشین استراماچونی، جانشین شفر و جانشین محمود فکری شده است، اما اینبار دیگر قرار نیست جانشین جواد نکونام شود، یعنی بهتر است فرهاد فعلا آخرین خاطره شیرین خود در ذهن هواداران آبی و حتی اهالی فوتبال را از بین نبرد.
چون نه این نیمکت به کسی وفا کرده است و نه موقعیت کنونی باشگاه و تیم استقلال شاید اجازه موفقیت دوباره را نه به فرهاد مجیدی بدهد و نه گزینه دیگری.. پس تصمیم فعلا به انتخاب گزینه خارجی البته از نوع باکیفیت اش گرفته شود.
شاید سرمربی خارجی بتواند البته در طولانی مدت نه تنها یک نیم فصل بلکه حتی تا پایان فصل بعدی تغییرات گسترده ای البته از نظر فنی در شکل بازی استقلالی ها بوجود آورد تا دوباره طراوت و زیبایی و صد البته نتیجه گیری در فوتبال استقلال دیده شود.
فرصت برای بازگشت دوباره فرهاد مجیدی بسیار است، هر چند تجربه ثابت کرده که همیشه استفاده از گزینه تکراری در تیم استقلال به موفقیت ختم نشده است، پس هوادار استقلال دوست دارد فعلا با همان خاطره شیرین آخرین قهرمانی بی مثال تیم محبوبش با سرمربیگری فرهاد مجیدی زندگی کند.

17 مهر 1403

از امیدواری هواداران آبی در مورد هلدینگ و بخش خصوصی بسیار نوشتیم، امیدهایی که هر هفته و هر ماه تبدیل به ناامیدی و ناراحتی و باز دلشوره های همیشگی فصل های گذشته شد که بازگو کردن آنها از حوصله همه ما خارج است، بسیار گفته ایم و نوشته ایم اما اینبار نمی دانیم آیا هلدینگ قرار است به شاهکارهای خود دوباره ادامه دهد؟
آری معنای شاهکار در قاموس هلدینگ یعنی همین کارهایی که تاکنون انجام داده و با افتخار از آنها سخن به میان می آورد و انگار نه انگار که اوضاع باشگاه استقلال و نتایج تیمی هرگز مؤید گفته های هلدینگ در مورد حال و هوای خوب تیمی استقلال نیست و آنچه ما در مورد اوضاع کنونی باشگاه و تیم استقلال می بینیم با آن چیزی که آقایان در هلدینگ می بینند زمین تا آسمان متفاوت است!
البته شاید آقایان در هلدینگ هم همان چیزی را می بینند که هواداران آبی بطور دقیق می بینند اما برای اینکه خودشان را از واقعیت دور کنند در ذهن خود از فانتزی های زیبایی حرف به میان می آورند که گویی اصلا اتفاقی در باشگاه استقلال و نتایج تیمی استقلال رخ نداده است و همه چیز امن و امان است نتایج هر چند بد اما قابل جبران هستند، اینها آن چیزهایی هستند که آقایان در هلدینگ می بینند و ما هواداران نمی بینیم.
هر چند نه به این انتخاب مربی موقت امید داشتیم که دیدیم چه اتفاقی افتاد و نه به انتخاب مربی بزرگ خارجی و خوب می بینیم که شاهکارهای آقایان در هلدینگ دارد کم کم تکمیل می شود و این فرضیه به واقعیت تبدیل می شود که نه وزارت ورزش و نه هلدینگ از صمیم قلب راضی به پیشرفت و سربلندی باشگاه و تیم استقلال نیستند و می خواهند اوضاع همین گونه که هست باقی بماند و نامی از استقلال به مرور دیگر باقی نماند.

16 مهر 1403

حسین حسینی ناراحت است و زبان به درد دل باز کرد اما نمی دانست که هوادار استقلال او را چقدر دوست دارد و چقدر به او تکیه کرده است، هوادار استقلال حسینی را نه تنها به عنوان سنگربان و محافظ دروازه تیمش بلکه به عنوان یک بزرگتر و کاپیتان قبول دارد و از او وظایفی را می خواهد که شاید از دیگر بازیکنان تیم نخواهد.
آقای حسینی حق دارد گاه گداری ناراحت باشد، حق دارد گاه گداری دلش بگیرد و فریاد بزند، اما این حق را ندارد که از هوادار تیمش ناراحت باشد، هر اتفاق پشت پرده ای که برایش در باشگاه رخ داده است بله به هوادار تیمش مربوط می شود اما نه تمام آنها، هوادار تیم هم با تمام اتفاقاتی که برای بازیکنان تیمش رخ می دهد از آنها فوتبال می خواهد، از آنها برد تیمشان را می خواهند فقط همین.
حسین حسینی در سالهای نه چندان دور یکی از ارکان مهم نتیجه گیری تیمش بود و حتی دستکش طلایی لیگ را هم به عنوان دروازه بانی که بیشترین کلین شیت را داشته از آن خود کرده است، اما گاهی فصل های بد هم برای یک دروازه بان اتفاق می افتد اما ما دوست نداریم آن فصل مورد نظر همین فصل کنونی باشد.
دو اشتباه که البته یکی از آنها مرگبار و دیگری بخیر گذشت باعث بی اعتمادی و اضطراب و ترس در دل هوادار استقلال شده است، اشتباه در خروج و مشت کردن توپ و گل به خودی در بازی برابر السد که منجر به شکست تلخی در آسیا شد و دیگری پنالتی که در دقیقه 90 به هوادار داده شد، روی دو اشتباه، دو گل خورده که باعث شد هوادار استقلال دلسرد شود.
هوادار از کاپیتان تیمش بزرگی و تجربه را می خواهد، هوادار از دروازه بان تیمش قرص و محکمی و صلابت می خواهد، هوادار از حسینی خود خود خودش را می خواهد، همیشه هم دروازه بان یک تیم روی فرم نیست این درست اما قرار نیست این روی فرم نبودن همیشگی شود و تبدیل به چند بازی پیاپی شود آنگاه دیگر مشخص می شود که کار حسینی با استقلال رو به پایان است.
از کاپیتان تیم مان می خواهیم که برای تیم بزرگتری کند و مثل یک دروازه بان باتجربه و بزرگ حافظ دروازه تیمش باشد و دوباره کلین شیت هایش را در این فصل استارت بزند که بسیار دلتنگ آنها هستیم و خوب می دانیم که یکی از مهمترین رمزهای موفقیت استقلال در بسته نگه داشتن دروازه اش است.

16 مهر 1403

📝 استقلال با شیوه مجیدی و نکونام به نتیجه نمی رسید، شاید دو فصل پیش توانست به جام برسد اما مطمئنا اگر مجیدی برای دومین فصل متوالی روی نیمکت می ماند نمی توانست خاطره خوش فصل قهرمانی اش را تکرار کند
با نکونام هم دیدیم که شاید در اولین فصل حضورش توانست نتایج قابل قبولی بگیرد و حتی تا هفته پایانی هم امید به قهرمانی داشت اما خوب دیدیم که در فصل بعدی یعنی همین فصل بیشتر از شش هفته نتوانست دوام
بیاورد، پس مشخص می شود که استقلال با سبک بازی دفاعی اول گل نخوردن سپس گل زدن در طولانی مدت نمی تواند به نتیجه برسد و‌ هوادار آبی این چنین تیمی را دوست ندارد و برایش برد شیرین و جام و قهرمانی مهم است استقلال سرمربی ای می خواهد که بتواند علاوه بر یک دفاع مستحکم و آهنین یک خط آتش قوی و کوبنده داشته باشد، اینچنین تیمی به طور حتم هم به نتیجه می رسد و هم جام می گیرد.

16 مهر 1403