
اینجا دیگر نه جای تعارف است و نه تشویق الکی و نه نوشابه باز کردن برای این و آن، آقای سمیعی خوب می داند که روی چه صندلی و پشت چه میزی نشسته است، خوب هم سرنوشت آجرلو را به چشم دیده و هم کریمی و هم فتح الله زاده و هم خطیر را.
خوب می داند که با اولین نتیجه بد مورد اعتراض و گلایه و فشار هوادار قرار خواهد گرفت و تا زمانی که تیمش خوب نتیجه بگیرد مورد لطف و محبت هوادار قرار می گیرد، اینجا دیگر نه جای تعارف است و نه جای سکوت.. از دست دادن جام های متوالی آنقدر برای هواداران سخت و ناراحت کننده بوده است که دیگر هیچ بهانه و هیچ کم کاری را هرگز برنمی تابند و در برابر سکوت نخواهد کرد.
اینجا دیگر نه جای فرصت دادن یک روز و دو روز و یک هفته و یک ماه است و نه جای صبوری کردن، هر چقدر در طول این چند فصل گذشته صبوری کردیم و فرصت دادیم و آخر عاقبت این سکوت ها و فرصت دادن ها را به چشم دیدیم دیگر نه دوست داریم در برابر کم کاری ها و بهانه ها ساکت باشیم و نه می توانیم فرصت بدهیم.
هیچ تفاوتی هم بین فتح الله زاده و کریمی، خطیر و سمیعی وجود ندارد، تفاوت این نفرات را تنها و تنها در تعداد جام ها و قهرمانی هایی که برای تیم استقلال بدست آورده اند را می توان مشخص و سنجید و وقتی تنها از دست دادن جام هدیه این اشخاص به استقلال و هوادارانش بوده است پس هیچ تفاوتی در نام ها وجود ندارد.
آقای سمیعی اولین فصل مدیرعاملی تان هیچ جای تبریک ندارد، اتفاقا باید به شما تسلیت گفت چون در جایگاهی ایستاده اید که مدیران گذشته هیچ جامی برای آن کسب نکرده اند و اگر شما هم تصمیم دارید که راه آنها را ادامه دهید مطمئن باشید خیلی زودتر به سرنوشت آنها دچار خواهید شد.
3 مرداد 1403

بالاخره باشگاه استقلال پس از دو ماه و اندی از استعفای علی خطیر که توسط سرپرست موقت به کار خود ادامه می داد توسط مالک باشگاه یعنی هلدینگ خلیج فارس صاحب مدیرعامل شد، آن هم کسی نبود جز فرشید سمیعی که در طول این مدت دو ماه سرپرست موقت باشگاه هم بود بالاخره خود بدون هیچ تغییری به مدیرعاملی باشگاه رسید.
یک سؤال بزرگ هواداران استقلال هنوز بی جواب مانده و این سؤال تنها برای امروز و این فصل نیست، حتی فصل های گذشته و قبل تر از همه آنها، اگر قرار بر انتخاب همین فردی که به عنوان سرپرست موقت مسئولیت تیم را در طول مدت نداشتن مدیریت به عنوان مدیرعامل تعیین و معرفی کرد پس چرا از همان ابتدا این کار صورت نمی پذیرد؟ پس چرا باید برای انتخاب هیات مدیره و سپس مدیرعامل هفته های متوالی صبر کرد و وقت را از دست داد تا اینکه همان نفرات در سمت خود در هیات مدیره ابقا می شوند و سرپرست موقت حکم مدیرعاملی می گیرد.
البته هواداران استقلال شاید ایرادی به انتخاب افراد هیات مدیره و سپس مدیرعامل داشته باشند اما ایراد قبل تر از آن به تعلل و تاخیر و فرصت کشی است که توسط مالکان باشگاه انجام می گیرد، اینکه قرار نیست تغییرات زیادی در هیات مدیره انجام شود و قرار هم نیست شخص تازه ای سمت مدیرعاملی باشگاه را برعهده بگیرد خب پس چرا از همان ابتدا همین افراد حکم هیات مدیره و مدیرعاملی نگرفتند؟
هر چند زمان بسیاری سپری شد تا باشگاه استقلال هیات مدیره و مدیرعامل خود را بشناسد اما در همین مدت سرپرست موقت کار خودش را ادامه داد و استقلال فصل نقل و انتقالات خود را آغاز کرد و با نفرات اصلی خود از جمله حسینی و چشمی و محمدی و بلانکو و... تمدید کرد و نفراتی همچون رضاییان و فلاح و زکی پور و اسلامی و چند نفر دیگر را جذب کرد.
باشگاه استقلال بالاخره در دوره مالکیت هلدینگ خلیج فارس صاحب مدیرعامل و هیات مدیره شد تا با یک چارت تشکیلاتی درست و حسابی در بیرون از زمین با قدرت برای بستن یک تیم قدرتمند و در خور شأن نام استقلال حرکت کند تا همچون فصل گذشته در انتهای فصل حسرت از دست دادن فرصت و زمان و نداشتن نیروهایی که می توانستند در پایان راه نفس تازه ای باشند را دیگر نخورند.
31 تیر 1403

اینجا نه می خواهیم کسی را تهدید کنیم و نه می خواهیم به کسی اعتراض کنیم و نه می خواهیم کسی را از خود دور کنیم، اینجا می خواهیم توضیح واضحات بدهیم آن هم برای هزارمین بار چون وظیفه خود می دانیم به عنوان کانال هواداری و قبل تر از آن به عنوان یک نویسنده هوادار استقلال از اوضاع و احوال هواداری مان با کسی که به تازگی سمت مدیرعاملی باشگاه محبوبمان را عهده دار شده همکلام شویم.
آقای سمیعی نام و چهره غریبه ای نیست، ایشان سالهاست که در باشگاه استقلال حضور دارند هم در زمان آجرلو و هم زمان کریمی و هم زمان خطیر و به خوبی بر اوضاع و احوال باشگاه و تمام اتفاقات ریز و درشت آن آگاه است، خوب هم اعتراض هواداران را شنیده و به چشم خود دیده و هم از استعفاها و اخراج ها و افشاگری ها و پنهان کاری ها اطلاع کافی پیدا کرده است.
با توجه به تمام این موضوعات پستی را پس از دو ماه سرپرستی موقت حال به عنوان مدیرعامل پذیرفته است که هیچ تضمینی برای ماندگاری ندارد، نه یک روز، نه یک هفته، نه یک ماه و نه یک فصل. اینجا بر اساس توانایی هایت و بر اساس کارنامه ات می توانی ماندگار شوی، اینجا هوادار از مدیرعامل تیم جام می خواهد، اینجا هوادار از مدیرعامل تیم یک تیم قدرتمند می خواهد، اینجا هوادار از مدیرعامل تیم هم صدایی و توجه و صداقت می خواهد.
آقای سمیعی روزگار و سرنوشت آجرلو را به چشم خود دیده، اتفاقاتی که برای کریمی افتاد را دیده و علی خطیر را هم تجربه کرده است با تمام این اتفاقات خیلی خوب با حیا کن و رها کن ها بیگانه نیست و خوب می داند که با کوچکترین لغزش می تواند صدای این اعتراض را هم روبروی دفتر باشگاه و هم روی سکوها و هم در جلوی کمپ تمرینی ببیند و بشنود.
آقای سمیعی می توان مدیرعامل خوب بود، می توان برای هوادار خاطره های شیرین ساخت، می توان برای هوادار بهترین بود اگر از تمام سرنوشت مدیران گذشته درس عبرت گرفته باشد حال این درس عبرت چه می تواند باشد خود آقای سمیعی آگاهی کامل دارد و نیاز به توضیح واضحات در اینجا نیست.
30 تیر 1403

نه دنبال نام و شخص جدیدی نگردید، بالاخره پس از دو ماه مدیرعامل باشگاه هم انتخاب شد، او کسی نیست جز فرشید سمیعی خودمان، آری همان سرپرست موقت پس از رفتن علی خطیر، همان عضو هیات مدیره و قرار نبود اسم و فرد جدید و کم نام و نشانی بر صندلی مدیریت باشگاه بنشیند.
بالاخره مالک جدید باشگاه یعنی هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس پس از دو ماه از حضورش اولین مدیرعامل باشگاه استقلال را به انتخاب خود معرفی کرد، فرشید سمیعی پس از سرپرستی موقت اینبار به عنوان مدیرعامل خیالش از بابت نشستن روی صندلی مدیرعاملی باشگاه راحت شد، البته ای کاش اوضاع به این سادگی ها بود.
آقای سمیعی فرد غریبه ای درون باشگاه نیست، او هم زمان آجرلو را خوب به خاطر دارد، هم زمان حجت کریمی و هم زمان علی خطیر را. خوب می داند که نه این میز و این صندلی به هیچ کس وفا نمی کند، عدم وفاداری این میز و صندلی را هم در دوران سه مدیر گذشته که خود یا مشاور آنان یا عضو هیات مدیره باشگاه بوده است به خوبی درک کرده است و می داند که اگر اوضاع خوب بود هیچ وقت مدیریت به ایشان نمی رسید.
سمیعی باید خوب بداند که وظیفه اش از امروز سخت تر و سنگین تر و فشرده تر از دیروز است، از امروز هواداران آبی قبل از هلدینگ خلیج فارس مدیرعامل باشگاه را می شناسند و از او توقع برآورده شدن خواسته هایشان را می خواهند، از مدیریت باشگاه می خواهند که اوضاع تیم شان را سرو سامان ببخشد و با کادرفنی و سرمربی تیم هماهنگ باشد، از مدیرعامل باشگاه می خواهند تا فصل های ناکامی را دیگر پایان ببخشد و تیمی در خور نام و شأن باشگاه استقلال بسازد.
ایشان اولین مدیرعامل باشگاه در زمان مالکیت هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس است و باید تمام توانایی خودش را در بستن یک تیم قدرتمند را بکار بگیرد تا سرنوشتی مثل مدیران گذشته حداقل دو سه فصل گذشته پیدا نکند، سرنوشتی که هرگز دوست داشتنی نیست و جز فریاد و اعتراض و گلایه و تهدید هیچ دست آورد دیگری نخواهد داشت.
30 تیر 1403

دروازه تنها نقطه از زمین است که نمی توان در آن تغییرات گوناگون و سریع انجام داد و داشتن یک دروازه بان باتجربه و قدیمی و کاپیتان در تیم نقطه قوت آن تیم به حساب می آید.
در طول دو دهه گذشته سابقه نداشته که دروازه استقلال برای نزدیک به یک دهه در اختیار یک دروازه بان باشد.
حسین حسینی از فصل 92-91 تا به امروز به جز دو فصل متوالی که برای انجام خدمت وظیفه راهی ملوان انزلی شد در بقیه فصل ها در تیم استقلال حضور داشت و از پنج فصل پیش پس از رفتن مهدی رحمتی به عنوان دروازه بان اول تیم درون دروازه ایستاد و توانست به بازوبند کاپیتانی استقلال هم برسد.
حسین حسینی آنقدر آمادگی خود را نشان داد تا توانست به رکورد بیشترین کلین شیت در تمام دوران لیگ برتر برسد و در قهرمانی بدون شکست و ماندگار و فراموش نشدنی استقلالی ها در فصل 01-1400 عضو تاثیرگذار تیمش باشد و جام قهرمانی را به عنوان کاپیتان بالای سر ببرد.
حال حسینی 32 سال سن دارد و تا پایان دوران بازیگری اش چیزی نمانده است و خوب می داند که محبوب ماندن باید بزرگترین هدف و دلیل او برای ماندن در استقلال باشد و راهی که رحمتی چند فصل پیش رفت و از استقلال جدا شد و علیرضا بیرانوند با پرسپولیس انجام داد را تکرار نکند.
استقلال در طول دو دهه اخیر و حتی بیشتر از آن تاکنون به حضور ثابت یک دروازه بان درون دروازه خود عادت نکرده بود که در طی حداقل پنج فصل گذشته با حضور حسین حسینی درون دروازه به هدف خود رسید.
30 تیر 1403

شاید بحث رامین رضاییان با برخی بازیکنان دیگر متفاوت باشد، والا نه علیرضا بیرانوند و نه فرشاد احمد زاده و نه هیچ بازیکن سابق پرسپولیسی اصلا توانایی و لیاقت پوشیدن پیراهن آبی استقلال را ندارد، حال چرا در چند روز گذشته بحث مذاکره با فرشاد احمدزاده و علی علیپور و... در فضای مجازی پیچیده و گسترش یافته است نمی دانیم اما پر واضح است که استقلال و پیراهن آبی آن نه جای احمدزاده بود و نه جای علیپور و نه هیچ پرسپولیسی سابق دیگری.
اینجا باید از قبل استقلالی باشی، اینجا باید عشق و تعصب به رنگ آبی و پیراهن آن در وجودت بوده باشد و داستان یک روز و دو روز و از امروز و از فردا نیست، باز هم می گوییم که داستان رامین رضاییان شاید با بقیه نام هایی که ذکر شد متفاوت باشد و این تفاوت را تنها و تنها خود رامین می تواند با پوشیدن پیراهن آبی استقلال و حضور در مستطیل سبز به همگان مشخص و عیان کند.
استقلال همیشه جای استقلالی ها بوده و هست و هیچ بازیکنی را نه با پول و نه با هر وعده و وعید دیگری نمی توان استقلالی کرد و خوب است که از این پس هیچ کدام از مسئولان باشگاه استقلال با هیچ یک از پرسپولیسی های حال حاضر و سابق هرگز و هرگز وارد مذاکره نشوند.
آنقدر بازیکن عاشق استقلال در لیگ برتر حضور دارند که ستاره تیمشان هم هستند و علاقه بسیار دارند تا پیراهن آبی استقلال را بر تن کنند حال چطور از بین این همه بازیکن متعصب و توانا و ستاره مسئولان باشگاه دست روی فرشاد احمدزاده و علی علیپور و... می گذارد خود از عجایب است و این هرگز برای هواداران استقلال پذیرفتنی نیست.
در استقلال تنها یک نفر هاشمی نسب می شود، تنها یک نفر علی انصاریان می شود و قرار نیست که همه پرسپولیسی های سابقی که وارد استقلال می شوند حتما موفق شوند و وقتی قرار نیست که موفقیتی از جانب آنها برای تیم استقلال حاصل شود پس همان بهتر که قید حضور هیچ قرمزپوشی را به باشگاه و تیم استقلال ندهیم.
27 تیر 1403

فوتبال هر چقدر هم حرفه ای شده باشد که شده است برای فوتبال ایران و تیم استقلال تعصب یک موضوع دیگر است، هر چقدر بگویند در فوتبال حرفه ای نقل و انتقال از دو تیم پرطرفدار دیگر امری طبیعی شده است و نباید هیچ حساسیتی داشته باشد و حساسیتی بین طرفداران دو تیم ایجاد کند باز این موضوع در مورد فوتبال ایران و تیم استقلال هرگز صدق نمی کند.
بازیکنی که پیراهن قرمز پرسپولیس را بر تن کرده است و برایش عرق ریخته و تعصب به خرج داده و حتی با آن تیم جام قهرمانی را هم بالای سر برده است و برای تیم استقلال کری های متفاوتی خوانده است هر چند که بصورت مستقیم از آن تیم به جمع ابی پوشان اضافه نشده است و از طریق تیم سپاهان به استقلال آمده است اما همچنان به عنوان یک پرسپولیسی همه او را می شناسند و این خاطره تنها به یک صورت می تواند پاک شود.
خاطره های گذشته در صورت درخشش در لباس جدید و پیراهن آبی استقلال از خاطره ها پاک خواهد شد، جذب بازیکن 34 ساله آن هم با قیمت هنگفت چه دلیلی می تواند داشته باشد بر هوادار پوشیده است اما در صورتی این خرید مورد تایید و موافقت و تشویق قرار می گیرد که بتواند عیار و قابلیت خود را با پیراهن آبی و شماره 10 در مستطیل سبز نشان دهد، آنگاه می توان گفت که خرید این بازیکن درست بوده و یا اشتباه که ما امیدواریم درست بوده باشد.
هنوز تعصب و عشق به پیراهن آبی نمرده است که هوادار بتواند با بازیکن سابق تیم رقیب خود کنار بیاید، اما به احترام تیم محبوبمان استقلال این انتقال را در صورتی می پذیریم که بتواند همچون آماری که در دو فصل حضورش در تیم سپاهان داشته است به همان میزان و حتی بالاتر از آن با پیراهن آبی استقلال به نمایش بگذارد آنگاه می توان پذیرفت که این انتقال مورد تایید بوده است و به سود استقلال است.
27 تیر 1403

هواداران فوتبال نام رامین رضاییان را خواه ناخواه با نام پرسپولیس می شناسند هر چند این بازیکن 34 ساله پس از دو فصل حضور در سپاهان از این تیم اصفهانی راهی آبی پوشان پایتخت خواهد شد اما سه فصل حضور در پرسپولیس و گلزنی در دربی برای هواداران آبی شاید یک انتخاب بحث برانگیز باشد.
اول اینکه جذب بازیکن 34 ساله که یکی دو فصل آخر فوتبال خود را سپری می کند و اینکه سابقه این بازیکن نشان داده که علاقه او به پیراهن قرمز و تیم پرسپولیس انکارناپذیر است چگونه می تواند حضورش با پیراهن آبی استقلال را هضم کرد باید این سؤال را از جواد نکونام پرسید و اینکه منتظر ماند و دید که آیا این بازیکن همچون علی علیزاده و علی انصاریان و آرمان رمضانی و... می تواند یک انتخاب خوب برای استقلال باشد یا خیر.
اما پر واضح است که جذب رامین رضاییان آن هم از تیم سپاهان نمی تواند کم هزینه بوده باشد و اینکه چه هزینه ای را برای باشگاه استقلال متحمل کرده است دیر یا زود فاش خواهد شد و این خرید را بیشتر از پیش نزد هواداران آبی بحث برانگیز خواهد کرد، اینکه آیا می شد با همین قیمت و هزینه یک بازیکن طراز اول و جوان تر به تیم اضافه کرد تا برای سالها روی آن حساب کرد نه یک بازیکن 34 ساله که سال آخر فوتبال خود را پشت سر می گذارد.
به هر حال اگر این انتخاب ها جزو لیست مورد نظر جواد نکونام باشد باید منتظر ماند و دید که آیا واقعا می توانند که خواسته های هواداران آبی را درون زمین پیاده کنند و آیا واقعا خرید مناسبی برای استقلال خواهد بود یا خیر. به هر حال وقتی هوادار آبی تعصب و عرق و دوندگی و کارایی بازیکن خود را درون زمین می بیند بیشتر می تواند در مورد انتخاب و جذب یک بازیکن نظر بدهد حتی اگر این بازیکن 34 ساله باشد و حتی اگر سابقه پوشیدن پیراهن پرسپولیس را داشته باشد و حتی اگر در دربی دروازه آبی پوشان را هم گشوده باشد.
25 تیر 1403

وقتی حرف از بمب در باشگاه استقلال می شود ذهن ها خواه ناخواه یاد فتح الله زاده مدیرعامل سالهای دور آبی پوشان می افتد،مدیری که بیشترین سابقه در طی چند دهه اخیر را در پست مدیرعاملی باشگاه استقلال دارد.
فتح الله زاده که به آوردن بازیکنان بزرگ به استقلال در دهه های 70 و 80 ید طولایی دارد و از خریدهایش می توان به هاشمی نسب و مؤمن زاده و نکونام و تیموریان و... اشاره کرد توانسته بود در آن سالها تیمی در خور نام استقلال بسازد که تعداد قهرمانی هایش هم جالب توجه بود.
اما در این سالهای اخیر و حداقل یک دهه گذشته در باشگاه استقلال دیگر خبری از بمب ترکاندن و جذب بازیکنان ستاره و بزرگ دیگر دیده نمی شود، تیمی که پوشیدن پیراهن آن برای بسیاری باید یک آرزو باشد برای بسیاری دیگر آرزو نیست و برای آورن یک ستاره دیگر واقعا باید به بمب متوسل شد، آن هم یک بمب بزرگ و ویران کننده.
بازار نقل و انتقالات این فصل هم مدتی است که آغاز شده اما در حوالی باشگاه استقلال هیچ خبر جالب و خوشحال کننده و قابل توجهی شنیده نمی شد و همین موضوع باعث ناراحتی و اعصاب خورد شدن هواداران را باعث شده بود تا اینکه بالاخره صدای بمب از راه دور شنیده شد، رامین رضاییان با شماره 10 به استقلال آمد.
بازیکنی که هر چند سن بالایی دارد اما با توجه به تجربه بالای او و اینکه سابقه بازی در تیم های پرسپولیس و سپاهان را دارد می تواند یک بمب واقعی برای تیم استقلال باشد.
با روی کار آمدن هلدینگ خلیج فارس به عنوان مالک باشگاه استقلال انتظار می رود این فصل آبی پوشان پایتخت در جذب بازیکنان ستاره همچون رضاییان محکم قدم بردارد و وقت و زمان را به این سادگی ها از دست ندهد.
هلدینگ خلیج فارس می تواند در این فصل یاد فتح الله زاده را در جذب بازیکنان بزرگ و ستاره و به قول معروف ترکاندن بمب های بزرگ و پرصدا زنده کند و به واقع پس از فصل ها انتظار یک تیم قدرتمند و در خور نام استقلال برای فصل آینده بسازد.
24 تیر 1403

بازار نقل و انتقالات شروع شده و تیم ها از همین ابتدای نقل و انتقالات عزم خود را برای بستن تیمی قدرتمند جزم کرده اند، وقتی دو تیم پرطرفدار پایتخت برای اینکه از قافله عقب نمانند و بتوانند هواداران خود را راضی نگه دارند باید دنبال ستاره های لیگ باشند.
از دست دادن بیرانوند و اسماعیلی و ترابی و عبدالکریم حسن و چند بازیکن دیگر صدای اعتراض پرسپولیسی ها را پس از مدتها به گوش رساند. پرسپولیس که در فصلی که گذشت توانست در هفته های پایانی به لطف داشتن بازیکنان آماده گوی سبقت را در صدر از استقلالی ها پس بگیرد و جام قهرمانی را برای هشتمین بار به خانه ببرد برای داشتن یک تیم قدرتمند برای فصل آینده ابتدا باید ترکیب اصلی خود را حفظ کند سپس به دنبال بازیکنان دیگر باشد.
وقتی پس از مدتها صدای اعتراض پرسپولیسی ها به گوش رسید استقلالی ها با شنیدن این صدا ابتدا تعجب کرده و سپس آن را امری عادی و طبیعی خواندند، بالاخره وقتی یک تیم ستاره هایش را بدون هیچ دلیلی از دست می دهد برای اینکه بتواند جای خالی آنها را پر کند مجبور است که به دنبال ستاره های لیگ برتر برود و برای این امر نیاز به یک منبع مالی قوی و محکمی است و وقتی این منبع تامین نمی شود و خریدها یکی پس از دیگری از تیم های دیگر سردر می آورند وقتی این نقل و انتقال ها جلوی دیدگان هواداران رخ می دهد خواه ناخواه موجب عصبانیت و ناراحتی آنها می شود.
اگر از دست دادن ستاره ها که اسکلت اصلی تیم قهرمان را تشکیل می دادند برای سرخ پوشان پایتخت یکی دو فصل است که انجام می شود و اینگونه صدای اعتراض هواداران آنها به گوش می رسد پس چه انتظاری از استقلالی ها می توان داشت؟ استقلالی هایی که با این نقل و انتقالات و از دست دادن بازیکن و عدم جذب بازیکنان ستاره و مورد نظر سرمربی بیگانه نیست و این مشکل هر فصل برایشان تکرار می شود چه می توانند بگویند.
اعتراض ها و تجمع هایی که هر فصل توسط استقلالی ها روبروی باشگاه و گاهی روبروی وزارت ورزش تشکیل می شود اما متاسفانه گوش شنوایی هیچگاه صدای این اعتراض ها را نمی شنود و به آنها ترتیب اثر نمی دهد باعث شده است که آبی پوشان پایتخت هر فصل طعم تلخ ناکامی را بچشند و هر فصل برایشان تکرار فصل تلخ گذشته باشد.
24 تیر 1403

از یک سو صالح حردانی می گوید که مشکل او برای تمدید قرارداد برای یک فصل دیگر مبلغ قرارداد نیست و تنها پرداخت مطالبات فصل گذشته است و از سویی دیگر باشگاه استقلال پیشنهاد افزایش صد در صد مبلغ قرارداد برای یک فصل دیگر را به این بازیکن می دهد و منتظر پاسخ صالح حردانی می ماند اما پاسخ مثبت نمی شنود؟
اگر واقعا گفته صالح حردانی درست باشد خب چرا پای میز مذاکره ننشست؟ اگر حرف باشگاه استقلال درست است پس چرا صالح حردانی پای مذاکره ننشست تا به واقعیت گفته مدیران استقلال پی برده شود؟ اینکه این شک بوجود می آید که کدامیک از دو طرف در صحت گفته هایشان تردید است؟ اگر صالح حردانی مشکلی با مبلغ قرارداد ندارد پس چرا پیشنهاد افزایش صد در صدی مبلغ را نمی پذیرد و اگر واقعا باشگاه استقلال قصد پرداخت این مبلغ را دارد چرا مطالبات فصل گذشته بازیکنان را در اسرع وقت پرداخت نمی کند؟
حال شما بگویید به واقع کدامیک از دو طرف راست می گویند؟ حق با صالح حردانی است و جدایی این بازیکن به دلیلی است که خودش عنوان کرد یا حق با باشگاه استقلال است و مشکل حردانی افزایش بیش از اندازه مبلغ قرارداد پیشنهادی است که باید اینبار طور دیگری بنویسیم و صحبت کنیم!
23 تیر 1403

باز شروع شد... داستان تمدید قرارداد و استوری این بازیکن و استوری باشگاه و همین طور یکی پس از دیگری... هوادار با این داستان ها غریبه نیست، داستان هر فصل است، در مورد تمدید قرارداد ستاره ها و از آن سو عدم تمدید قرارداد و جدایی بازیکن و این تنها هوادار می ماند که نمی داند چه مصاحبه ای را باور کند، حرف کدامیک را باور کند، چه کسی دروغ می گپوید و چه کسی راستش را می گوید.
در مورد اینکه هواداران از باشگاه جذب ستاره ها را می خواهند و از آن سو جوابیه باشگاه که می گوید این ستاره این مقدار مبلغ را طلب کرده که در توان باشگاه نیست و از آن سو مصاحبه آن ستاره و داستانی که هر فصل در حال تکرار است.
فصل های گذشته با مدیران دیگر و این فصل با این مدیر و مالک جدید باشگاه... و این هوادار می ماند که این یکی را دیگر خوب باور می کند که دارد توسط عده ای بازی می خورد حال می خواهد این عده خود بازیکنان مورد نظر باشند و چه می خواهد از سوی مدیران باشگاه باشد یا هر جهت دیگری.
هر چقدر هم خواهش کنیم و درخواست کنیم و استدعا کنیم که لطفا هوادار تیمتان را بازی ندهید و با آنها روراست باشید نمی شود که نمی شود که نمی شود چون بنا به راست گویی نیست، چون اگر بنا به راست گویی بود پر واضح است که هر دو طرف نزد هواداران خراب خواهند شد که البته بر پایه همین دروغگویی هم هر دو طرف خراب شده اند و هواداران خیلی خوب دیگر طرف مقابل خود را می شناسند.
داستان و موضوع این مطلب مان در مورد تمدید قرارداد صالح حردانی با باشگاه استقلال است که ابتدا از سوی صالح حردانی یک استوری منتشر شد و سپس پس از چند ساعت جوابیه باشگاه استقلال منتشر شد و هوادار ماند که باور کند کدامیک از دو طرف راست می گویند و کدام یک دروغ؟!!!
23 تیر 1403
_1403-04-18_avayeblue_kp0h.jpg)
آن چیزی که مشخص است هواداران آبی از تاخیرهای بوجود آمده از سوی هلدینگ خلیج فارس در انتخاب هیات مدیره تا انتخاب مدیرعامل و عدم حضور پرقدرت در نقل و انتقالات و عملکرد چراغ خاموش و سکوت این روزها دل خوشی ندارند.
اهالی فوتبال و بویژه هواداران استقلال حاشیه ها و جنگ و دعواهای مدیریت و سرمربی و اختلاف های آشکار آن دو را از یاد نخواهد برد، جنگ ها و اختلاف هایی که در پایان منجر به از دست رفتن صدر و ناکام ماندن از جام شد.
پس زیاد به سکوت این روزها و هفته های جواد نکونام توجه نکنید چون باور کردنی نیستند.
اگر اوضاع طبق روال است و همه چیز آنچنان که سرمربی استقلال می خواهد در حال حرکت است پس این سکوت و عدم گلایه امری عادی است هر چند با آن شناختی که از جواد نکونام داریم حتی در صورت رضایت هم دست از صحبت بر نخواهد داشت.
فصل نقل و انتقالات آغاز شده و دور جدید تمرینات تیم ها هم با نفرات جدید خود باید کم کم شروع شوند، و این حرکت آهسته باشگاه استقلال در جذب نفرات خود حال با نظر سرمربی این تیم یا بدون هماهنگی با ایشان به مرور مشخص و معلوم خواهد شد.
پس به روایتی آنچه که از قرائن پیداست این سکوت جواد نکونام بالاخره شکسته خواهد شد آن هم به زودی زود. حال یا تشکر از مدیریت و مالک جدید باشگاه یا گلایه فرو خورده شده ای که سر باز خواهد زد و طور دیگری صحبت خواهد کرد.
باید منتظر نشست و دید که آیا این سکوت جواد نکونام در ابتدای شروع فصل نقل و انتقالات نشان از رضایت ایشان از اوضاع بوجود آمده است یا اینکه در حال صبر کردن برای دیدن سرنوشت تیمش در هفته های آتی است تا آنگونه که خود تصمیم دارد زبان بگشاید و حرفهای همیشگی اش را اینبار با طرف مقابل خود که هلدینگ خلیج فارس است مطرح کند.
18 تیر 1403
_1403-04-21_avayeblue_vu2l.jpg)
دومین روز تمرینات آبی پوشان پایتخت هم گذشت اما هیچ تمرینی انجام نشد، هنوز تعداد واقعی نفراتی که در تمرین حاضر شدند اما تمرین نکردند مشخص نیست، هنوز نفرات ورودی مان معلوم نیستند، خروجی هایمان اعلام نشده اند و دومین روز تمرینی در سکوت خبری و بدون تصویر و گزارشی هم گذشت.
هنوز جواد نکونام علاقه ای به صحبت کردن ندارد و هیچ بازیکنی هم مصاحبه ای نمی کند، تیم های دیگر از جمله تراکتور و سپاهان دارند بازیکنان مورد نظر خود را جذب می کنند اما اینجا در استقلال به جز یکی دو خرید آن هم نه ستاره هیچ خبر امیدوار کننده ای نیست خب اگر قرار است که اینطور تمرینات بدون هیچ دستاوردی استارت بخورد خب بگذارید یکی دو هفته دیگر، وقتی تمامی بازیکنان با رضایت حاضر به تمرین شدند و استقلال نفرات جدید خود را شناخت.
آقای هلدینگ خوب اوضاع را مشاهده می کنید؟ خب متوجه شده اید که تیمی که از وزارت ورزش تحویل گرفتید چه حال و روزی دارد؟ خب می بینید که تیم های دیگر چطور بازیکنان مورد نظر خود را می خرند اما اینجا در باشگاه استقلال هنوز تکلیف هیات مدیره مشخص نشده است، هنوز استقلال مدیرعامل ندارد. خب می بینید آن تیمی که تحویل گرفته اید چطور در حال گذراندن روزهایش است؟
آقای هلدینگ حواست هست که هواداران با چه امیدواری از خصوصی سازی تیمشان خوشحال بودند و حال پس از گذشت دو ماه از اوضاع هرگز راضی نیستند، همین اول کار خودتان را خوب نشان دادید تا هوادار آبی تمام امیدهایش تبدیل به ناامیدی شود.
اگر واقعا برنامه قرص و محکم و درست و حسابی دارید خب این همه تعلل و از دست دادن فرصت و زمان دیگر چه کاری است و اگر واقعا برنامه ای ندارید و صرفا می خواهید با همین رویه به تیم داری خود ادامه دهید پس باید در آینده ای خیلی نزدیک منتظر هجوم اعتراض ها و انتقادها و گلایه ها از سوی هواداران استقلال باشید چون هوادار استقلال هر فصل این ناکامی ها را به چشم می بیند و نمی تواند آن را برتابد.
و برایش وزارت ورزش و وزیرش و هلدینگ و مدیرانش هیچ تفاوتی نمی کنند، مسئولانی که به بهانه خدمت و کار کردن به باشگاه استقلال سنجاق می شوند و سپس مشخص می شود که هیچ کاره هستند جایشان هرگز در باشگاه و تیم استقلال نیست.
21 تیر 1403
_1403-04-21_syba.jpg)
🔗 اگر قرار بود اوضاع استقلال با هلدینگ خلیج فارس تفاوتی با زمان وزارت ورزش نداشته باشد پس چه اصراری بر تغییر بود؟ وقتی هنوز تکلیف هیات مدیره و مدیرعامل و سپس نقل و انتقالات مشخص نیست و تنها در اسم استقلال متعلق به هلدینگ است و در واقعیت اوضاع آشفته تر و نگران کننده تر از آن چیزی است که حتی فکرش را هم بتوان کرد.
21 تیر 1403